پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 24 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

دل نوشته

1391/3/23 2:11
نویسنده : مامان یاسی
1,177 بازدید
اشتراک گذاری

 

چیزی شیرین تر و دل نشن تر از حلقه شدن دستهایه یه آدم کوچولو که تو رو مامان صدا میکنه دور گردنت ،تویه این دنیایه بزرگ وجود داره.؟یعنی میشه که یه آدم بزرگ از حلقه کردن دستای یه آدم کوچولو اینقدر احساس آرامش و امنییت کنه؟

 

وقتی صدایه نفسهایه آرومش رو میشنوی و وقتی چشمایه پر از شیطنتش رو که حالا از فرط خستگی و خواب ،بسته شد ه رو میبینی .میبینی که اینقدر آروم و بی سر و صدا بغلت کرده و خوابیده ،نباید نفست بند بیاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

نباید احساس آرامش کنی و خدا رو بخاطر این نعمت بزرگ،شکر کنی؟؟نباید تویه چشمات اشک حلقه بزنه و سجده شکر بجا بیاری.؟

 

کاش میشد این معصومیت و پاکی و قشنگی و آرامشت،پسرم،تویه این دنیایه بزرگ و تاریک از بین نره.کاش میشد که دنیایه قشنگت همیشه ،همین قدر قشنگ و رنگی و زیبا باشه گل ناز زندگیم

(عکس برایه چند ماه پیش)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

سمانه مامان پارسا جون
23 خرداد 91 13:13
خواهش میکنم عزیزم خصوصی
شبنم
23 خرداد 91 17:31
یاسی خانم،ممنونم از لطفتتون.
اما من وبلاگ ندارم.
اما اگر یه روزی ساختمش و از دردهام نوشتم،چشم حتما به شما ادرسش رو می دم.
برام دعا کنید،هرچند که دیگه امیدی باقی نمونده..مراقب گل پسر جیگرطلا باشید.


دوست خوبم.دلم میگیره وقتی اینطوری حرف میزنی قلبم فشرده میشه.عزیزم واقعا نمیدونم چی بگم.حتی گفتی این جمله که شاید یه حکمتی باشه هم میدونم که آرومت نمیکنه عزیزم.من فقط میتونم برات دعا کنم و این کار رو از اعماق وجودم و با تمام ایمانم میکنم .به امید روزی که شما هم یه وبلاگ برایه نی نی کوچولوت بسازی .به من سر بزن خیلی خوشحال میشم از اینکه دوست خوبی مثل شما داشته باشم.میبوسمت
مامان محمد صادق(زهرا)
24 خرداد 91 10:17


ماششاللا به این گل پسرییی!

خدا حفظش کنه!

*************************

پیش منم بیا!
آپ کردم....نظر یادت نره!!

نظر قند عسلم خیییلی مهمه!ازش نظر بخوا!

مرسی!


چشم.اومدم
مامان سونیا
24 خرداد 91 11:06
چه ناز و معصوم خوابیده گل پسر الهی الهی


مرسی خاله جون
سمیرا
24 خرداد 91 11:47
عزیزههههههههههههههههههه دلم من عاشق این عکس بالاییه که پست ثابته هستم . یعنییییییییییییییی عشقه ها خوشتیپ


چه عجب خااااااااانوم.مرسی خاله جون
مامان رها
24 خرداد 91 14:41
راستی داریم میر یم سفر دلمون براتون تنگ میشه بیا پیشمون


انشاالله به خیر و خوشی.با یه عالمه خبر خوب بیای عزیزم.میبوسمت
ya30
24 خرداد 91 18:09
akh jigareto bokhoram shirin asal


مرسی خاله جون
نایسل
24 خرداد 91 20:48
وای گلم مگه میشه من خونه باشم


اگه تو بیرون نری پس کی بره عجیجم.برو حالشو ببر گلم
نایسل
24 خرداد 91 20:48
وای چقدر قشنگ نوشته بودی


حرف دلم بود عزیزم.بوووووووووووووووس
شبنم
24 خرداد 91 22:21
یاسی خانم،بازم ممنونم از جواب با محبتتون..
راستش اون وبلاگی که قصدش رو داشتم،امشب ساختم و فعلا یه مقدار از خاطرات اوایل ازدواجمون و حرف هایی که روی دلم مونده بود رو نوشتمشون..از اینکه حی می کنم دوست خوبی هستید که به دردودل هام احترام گذاشتید و شنیدینشون،تشکر می کنم ازتون.
رماقب قندعسل خاله باش.
تدرس رو گذاشتم واستون


خیلی خوشحالم که اینکار رو کردید و وبلاگ درست کردید .ممنون که آدرسش رو بهم دادی عزیز دلم
فریبا
25 خرداد 91 17:11
انقدر کم میام نت این روزا، که روم نمی شه کامنت بذارم!!!
عزیز دلم چطوره؟ یاسی جون خوبی؟



این حرفا چیه قربونت برم.تو خوب باش.رایین گلم خوب باشه.ما هم خوب هستیم.میبوسمت
ستاره زمینی
25 خرداد 91 23:42
سلام به قند عسل خاله.


سلام خاله.اومدم پیشت
مامان نیایش
26 خرداد 91 13:11
خیلی قشنگ نوشتی لذت بردم خدا پسر گلت رو برات حفظ کنه


ممنون گلم.دختر نازتون رو ببوسید
میترا
27 خرداد 91 2:32
واقعا چیزی شیرین تر از اینا نیست
مامان مانی
27 خرداد 91 10:53
عزیزم


بوس
مامان نیره
4 تیر 91 9:58
وای دریا چقدر دلم می خواد برم . مگه این امتحانات می زارن واقعا محدود شدم .
ولی منتظر تعطیلی 15 تیر هستم که اگه هوا خوب بود بریم دریا.
خوش بگذره پارسا جون


ايشاالله گلم،به شما و هاني جونم خوش بگذره،هاني گلم رو ببوس