پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 27 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

مامان بی ظرفیت

1391/3/27 17:31
نویسنده : مامان یاسی
1,622 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگر مامان

میتونم بپرسم این همه زرنگی رو از کجا اوردی نفسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امروز ظهر طبق عادت همیشه اومدم که بخوابونمت تا خودمم یکمی بتونم دراز بکشم و اگه بخت یارم بود بخوابم،ولی شما عین ماهی از دستم سر میخوردی و فرار میکردی بعد از یکساعت کلنجار رفتن با شما،سر آخر پشیمون شدم و گفتم:اصلا نخواب،من میرم بخوابم و رفتم و دراز کشیدم

اونوقت تو،تویه ناقلایه مامان،اومدی و سرت رو گذاشتی رویه سرم و گفتی:مامان جون ناز،من دوست دارم تو رو

واااااااااااای پارسا،اینقدر شیرین بود و اینقدر کیف کردم که خواب از سرم پرید و تا یکساعت باهات ماشین بازی کردم و تو هم تا ناراحتم میکردی زود میگفتی:دوست دارم تو رو و از اونجا که من نمونه یک مادر بی ظرفیت هستم زود گولت رو میخوردم و دوباره رام تو میشدم.

به نظرت تویه دنیا مادری هست که رام بچه اش نشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

و الان که ساعت پنجه شما تازه خوابیدی و من اومدم تا این لحظه احساسی رو ثبت کنم ناز گل من.

و اما دیروز

دیرو هوا فوق العاده گرم بود و ما هم تصمیم گرفتیم که بریم کنار دریا(با خاله فرزانه اینا)

عزیزم خوب بود و خوش گذشت بغیر از آخرش که پشه ها حمله کردن و ما هم در حالیکه سوراخ سوراخ میشدیم فرار میکردیم و تو تویه بغل من که اینور و اونور میدوییدم تا پشه ها بهمون نرسن ریسه میرفتی از خند و فکر میکردی بازیه و همش میگفتی:پشه بازی ...مامان پشه بازی

بی تاب برایه رفتن به کنار دریا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

نایسل
28 خرداد 91 2:19
الان از بیرون اومدم رفته بودیم پارک


هميشه به گردش گلي
نایسل
28 خرداد 91 2:20
برات الان تلگراف میکنم رمزو


بوووس
نایسل
28 خرداد 91 2:20

منم دریا میخوام


عزيزم،ببخشيد بخدا،دلتون رو آب کردم،بابا دريا بدرد نميخوره دريا زده ميشين;-)
matin
28 خرداد 91 11:27
سلام ؛ خوبین ؟ عکسهای دریا رو که دیدم دلم تنگ شد واسه شمال پسر گلت خوب آب بازی کردها از طرف من ببوسش امیدوارم همیشه سلامت باشه جای ما رو هم خالی کنین تا خودمون فرصت بشه بیایم


سلام عزيزم،عاشق آب و شن بازيه،اومدي به ما هم سر بزن قربونت برم
مامان نیایش
28 خرداد 91 12:58
عزیزمی آره همین طوره واقعا هیچ مادری نیست که رام محبت های بچه اش نشه نیایش هم تا میبینه یه خورده خسته ام یا بی حوصله یا ناراحت میاد و همش بهم میگه مامان دوست دارم مامان منو ببخش مامان بغلم میکنی؟عزیزم منم دلم دریا می خواد خوش به حالت
سمیرا
28 خرداد 91 13:40
وایییییییییییی کاش همه گول خوردنای دنیا اینشکلی بود بهت حسودیم شد کی میشه آنیسا اینطوری منو گول بزنه .
راستی آنیسا تو مسابقه نی نی و شکلک برنده شد هورااااااااااااااااااااااااااااا


هورا،هورا هورا،
چشم به هم بذاري اين وروجک هم بزرگ شده عزيزم
مامان مانی
28 خرداد 91 13:49
وای نازی با این عکس خوشگلی که گرفته عزیزم .....راستی یاسی جون بچه های این دوره زمونه سیاست دارن با یه کلمه دل ما رو می برن ما اون موقع ها از این کارا بلد نبودیم


والله به خدا،همينو بگو عزيزم;-)
فریبا
28 خرداد 91 20:05
جانم به اینهمه شیرین زبونی....
یاسی؟ اینهمه عکس دریا می ذاری دل ما رو آب کنی؟!!!



دلتو آب ميکنم که بياي اينورا ديگه بابا جان،:-* ;-)
میترا
29 خرداد 91 2:09
نمی دونم این فسقلی ها این حرفها رو از کجا یاد میگیرن.
منم دریاااااااا میخوام


الهي،جانم عزيزم
نایسل
29 خرداد 91 12:13
حال احتمالا ما هم 15 16 بریم دریا ول یخب معلوم نیس
نایسل
29 خرداد 91 12:13
امتحانمو خوب ندادم نه خوب دادم نه بد
مامان آرینا موفرفری
30 خرداد 91 8:47
سلام عزیزم خوبی پارسا جونم خوبه خیلی دلتنگتون بودم بدجوری بهتون عادت کردم.


سلام خاله جونم.ما هم همینطور
مامان آرینا موفرفری
30 خرداد 91 8:49
آفرین به پارسای باهوش خودم و آفرین به مامان بی ظرفیت البته منم در مقابل این شیرین زبونی ها بی ظرفیته بی ظرفیتم.....



ممنون خاله.همینطوره مامانی
سپیده
30 خرداد 91 10:38
من شاعر نیستم که من قراره مهندس بشم...
اخه عزیزم.کاش منم بچه داشتم.من به همتون حسودیم میشه.......
دلم واسه دریا تنگ شده.......



انشاالله عزیزم.ای جانم...
ثمین
30 خرداد 91 11:29
سلام عزیزم
لینک شدین! پارسا جان به جمع دوستان دنیای نفیس خوش اومدی


ممنون عزیزم
مامان
31 خرداد 91 8:08
آفرین به این گل پسر شیرین زبون باون حرفای قشنگش عکساشم خیلی نازه ماشا الله


مرسی خاله جونم.سونیا جون رو ببوسید