پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

قند عسل مامان و بابا

پاییز

1391/7/2 1:07
نویسنده : مامان یاسی
1,207 بازدید
اشتراک گذاری

پاییزه پاییزه

برگ درخت میریزه

هوا شده خیلی سرد

....

اما گل پسر هوا سرد نشده.تازه امروز هم خیلی گرم بود!سوال

پاییز اومد و تابستونم رفت جیگر مامانی،شهریور ماه ،ماه پر فت و امدی بود .یا مهمونی بودیم و عروسی،یا مهمون داشتیم.مخصوصا این دوهفته آخر.ولی خب،پسر طلا همه چیز به خیر و خوشی گذشت و دفتر این فصل هم بسته شد.امیدوارم که این فصل از سال که تازه امروز شروعش کردیم،برات قشنگ باشه.امیدوارم که بتونم برات مثل مامان خوبی باشم.عزیز مامان،گل پسرم،این ماه میدونم یه کم بر ات سخته.چون باید برایه چکاپ سالانه بریم پیش دکترت و قبل از اون هم باید ابینجا برایه اکو بریم و این اکو،تو رو خیلی خسته میکنه و کلافه.منو ببخش.

پسرم،امروز مدرسه ها شروع شد و دانیال کوچولویه خاله هم رفت کلاس اول.الهی که همه بچه ها،موفق باشن.

ایشالله که تو هم همیشه موفق باشی گل ناز مامان.

میخواستم ،از پاییز بفرستمنت مهد کودک.فقط واسه اینکه یکمی روابط عمومیت بهتر شه و یکمی با بچه ها بیشتر جور شی.ولی مردد موندم و اصلا نمیدونم که کارم درسته یا غلط.میگم،نکنه تو دوست نداشته باشی و اینطوری بهت ظلم کنم.از یه طرفی هم فصل سرما خوردگیه .واسه همین دست نگه د اشتم.

در هر صورت من و تو،جوجو طلایه مامان،ور دل هم میمونیم و از بودن با هم لذت میبریم و منم همچنان وقت کم میارم واسه خوندن زبان.از خود راضی

امروز بهم گفتی:مامان برام شیرینی میخری که من بخورم و حالشو ببرم.میخری یا نمیخری؟یگو مامان؟هان؟

قربون حرف زدنت بشم.منم بردمت شیرینی فروشی و گفتم از کدوم شیرینی میخوای مامانی؟

تو هم گفتی اینو میخوام.این شیرینی رو.بخر دیگه مامان.

اینم همون شیرینیه هست.

وقتی اومدیم تو ماشین نشستی گفتی:بابا ببیم مامان چه شیرینی دُنده ایی برام گرفته

و در جواب بابا که گفت این کیکه نه شیرینی،گفتی:نه.اینکه گرد نیست.کیک گرده.این دُندهِه.

خب.کاریش نمیشه کرد.راست میگه بچم.تاحالا همه کیکهایه زندگیش گرد بوده خب.قربونش برم من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامان نیره
2 مهر 91 8:24
سلام اولش مامانی قرار بود رمز بدی بهمون ندادی این بماند.
عسلی خاله نوش جونت
در مورد مهد اگه خواستی ببر روز اول سعی کن اجازه بگیری تو هم یه یک ساعتی اونجا باشی رفتارشو ببینی بعد تصمیم بگیری .


تو عزیز دلمی.به رویه چشمام.فکر کنم از بهار بفرستمش
مامان محمد صادق(زهرا)
2 مهر 91 8:54
سلام عزیزم....

خوبی؟

چی شده؟

چرا اکو؟؟؟؟
***********************
منم خیلی دوس داشتم محمد صادقم و بذارم مهد !

***************************

ای جونم چقد خوشمزه افتاده توو اون عکس اولیه!!!

******************************
راستیا!
برو خصصی کلید خونه ی مجازیمون و واست گذاشتم...


عاشقتم
مامان نیایش
2 مهر 91 9:27
سلام عزیزم پاییزتون مبارکهر چند که یه کمی دلگیر میشه همین که شبا طولانی میشه ولی خب هر فصلی قشنگیه خودش رو داره راستی عزیزم برا یمهد رفتن که هنوز زوده درست فکر میکنی 2 سال و نیم هنوز زوده ان شا الله از سال دیگه ولی بذارش شاید اولش سخت باشه ولی بهتره چون واقعا این وابستگی ما به بچه هامون به نفع هیچ کدوم نیست خدا همیشه حافظش باشه


خیلی خیلی موافقم باهات.مهد رفتن اینا به نفع ماست
مامان آرینا موفرفری
2 مهر 91 10:07
فدای شیرین زبونیات خاله جون ، کیک گنده نوش جونت عزیزم.
یاسی جون اتفاقا با بابای آرینا در مورد اینکه آرینا رو بذاریم مهد یا نه مشورت می کردیم من می گفتم نه دلیلش هم این بود که فصل سرما خوردگیه و یه سری بیماریهای مهدکودکی بعدشم هنوز نمی تونه خوب صحبت کنه و گزارش مهد رو بده ، این از همه مهمتره.بابائی نظرش اینه که بالاخره آرینا که باید بره مدرسه نکنه بخاطر سرماخوردگی دخترمون بی سواد بشه ....
یه جورائی حق با بابائیه
اما خوب اونموقع بزرگتر می شه الان کوچولوئه...
از طرف دیگه آرینا عاشق بچه هاست
من و آرینا هم فعلا موندیم ور دل هم ...


پس بهتر بمونیم و از بهار ثبت نامشون کنیم .نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مادر کوثر
2 مهر 91 11:40
سلام مامانی
پاییزتون مبارک
خداروشکر که تابستان شلوغی داشتید
انشالله پاییز بهتری در پیش روتون باشه
و قند عسل ما سلامت و شاد باشه
نگران اکو هم نباش. توکل کن به خدا. خودش به پسر خوشگلمون آرامش میده


مرسی مهربونم.ممنون از دعات گلم.کوثر نازمو ببوس
فریبا مامان رایین
2 مهر 91 12:53
خاله از اون شیرینی دنده ها می دی ما هم بخوریم؟!!



بفرما خاله عجیجم
نایسل
2 مهر 91 15:50
مرسی گلمممم دستتتتت رو میبوسه
نایسل
2 مهر 91 15:51
اخی عزیزززز دلم نوش جونتتتت اکوو واسه چی عزیزممم
امیرعمو جون
2 مهر 91 21:02
ای جان کیکشون ببین پارسا جونمممممممممممممممممممممممم ...
ایشالله که همه ی بچه ها سلامت باشن
دوستت دارم عمو جوننننننننننننننن


یاس کلاس زبان هنوز میری به کجا رسوندی؟؟


ما بیشتر عمو
سميه
3 مهر 91 0:11
نوش جونت خاله
راستي اكو براي چي؟


میترا
3 مهر 91 2:37
ای جونم. کاملا مشخصه که حسابی خوشحالِ به خاطر شیرینی


matin
4 مهر 91 10:08
سلام ؛ شروع پاییزه بارونی رو به شما تبریک میگم خوبین ؟ چیکار میکنین با این بارون شنیدم خیلی بد بود امیدوارم که شما خوب و خوش باشین پارسای گلم رو ببوس


بارون که چه عرض کنم عزیزم.ولی خب خوبیم.میبوسمت
مامان کوروش
4 مهر 91 10:44
سلام عزیزم به به چه کیکی دلم آب افتاد پارسا جون نوش جونتیاسی جون به نظر من این کار رو نکن اگه کارمندی که هیچ ولی اگه خونه داری نبرش مهد خیلی زوده ممکنه مشکلهات دیگه ای پیدا کنه روابط اجتماعیش خوب میشه به مرور وقتی بزرکتر بشه نباید نگران این چیزها باشی پارسا فقط2 سالشه حالا حالا ها وقت داره


مرسی مهربونم از راهنماییت
مامان محمد و ساقی
4 مهر 91 12:27
سلام.خوبی؟پاییزتون مبارک باشه
چه کیک خوشمزه ای؟مال سهیل؟
عاشق حرف زدنشم.


نه عزیزم از ویلانج گرفتم.یه عالمه بوووس
مامان امیرناز
4 مهر 91 13:47
سلام عزیزم با افتخار لینک شدی بازم پیشمون بیا
مامان آرینا موفرفری
4 مهر 91 16:15
سلام یاسی جون خوبی من نیستم شما هستی ، من هستم شما نیستی


عزیزم خیلی سرم شلوغه.ولی الان میام پیشت
نایسل
4 مهر 91 17:54
آخی بمیرم براش خداروشکر پس حالش خوبه ایشالا همیشه سالم تندرست باشه
نایسل
4 مهر 91 17:55
ستاره زمینی
5 مهر 91 8:23
عزیزم نوش جان شیرینی دنده. راستی خاله اون میمونه که پشتسرته را ریحانه گلیم داره یاس عزیز الان واسه مهد رفتن خیلی زوده تا4سالگی صبر کنید خیلی بهتره.@}; راستی اکو برای چی؟؟؟؟؟؟؟-