بداخلاق
سلام عزیزم
میدونستی که خیلی بد اخلاق شدی؟
واسه همه چیز غر میزنی،اگه با صدایه بلند بهت بگم:نه
تو هم با صدایه بلند فریاد میزنی و اعتراض میکنی.دوباره از غذا خوردن افتادی و منو داری دق میدی
و اینکه امروز تونستی درست و حسابی رو چهار دست و پات راه بری و چقدر دوست داشتنی میشی زمانی که اینطوری اینور و اونور میری عزیزم.
الان دیگه نمیشه از دستت فرار کرد چون همه جا دنبالمون میای،ولی اگه برات نصرفه از جات تکون نمیخوری و اینقدر گریه میکنی و نق میزنی تا یکی به دادت برسه.
تو دوردونه مایی عزیز دلم.
بدو بریم بازی کنیم بابایی
اومدم بخورمت
نمیمونی بیام کلک؟
ای بابا،چرا اینوری شدم؟!
اینم بغل کردن به شیوه بابایی
نگاه نداره که!دارم میرم کوه
اینم عاقببت جعبه دستمال کاغذی
بدوام برم تا مامان نیومده
نمیدونم این کوه یا بالش!
وارونه شدم که...
آخیش بالاخره رسیدم به دمپایی مامان
باز منو غافلگیر کردی؟
آخه من خسته ااااااااااااام....
این انگشتامه ها
میتونم باهاش اینکارو بکنم
اینکارو هم میتونم بکنم
میتونم ببرمش بالا
دیدی چه کارایی میتونم باهاش بکنم؟
هاااااااا هاااااااااااا هاااااااااا
میتونی پاهاتو بخوری؟
اینطوری هاااااااااااااااااااااام
شوخی کردم بااااباااااااااا
اونورو نیگاه کن
حالا من پیدا کن،من کجام؟
آخیش................خسته شدم
کلاهمو دیدی؟
ببین چقدر قشنگه.
کلک زدم کلاه نبود،در قابلمه بود
واااای،مردم از خنده
خووووووووووووووررررررررررررررر...پپپپپپپپپپپپف
فکر میکردم من باید روش بخوابم
همش غذا غذا.آهن هم برام خوبه
واای که چقدر بد مزه ست
هویج بخورم
ااااااه.اینجا بوووودی؟
اینو ببرم تا ازم نگرفتن
چطوری بهش برسم؟
ولللللللللللللللش
اینجوری خوبم؟
دیگه بسته دارم میرم بیرون