پارسا راه میره
سلام کوچولویه نازنین
امروز همینطور که دنبال بابا بزرگ میگشتی،در کمال تعجب و ناباوری و بهت و حیرت،دست منو ول کردی و رفتی طرف بابا بزرگ و جلویه پاش نشستی.
عزیزم تو راه رفتی،خودت تنهای تنها و بدون کمک هیچکس.
ولی خب،بعد از اون دیگه راه نرفتی،میترسیدی که زمین بخوری.
اشکال نداره پسرم،کم کم راه هم میفتی.
دوستت دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی