جارو برقی
سلام گل پسر مامانی
آخه عاشقتم تو از این جارو برقی چی دیدی که همینکه صبح از خواب پا میشی،با اون چشمای پف کردت دست منو میگیریو میگی:دس.........دس.........
و منو به زور میبری تو اطاق و میری گرف کمد و میگی:در..............در...........
و من میفهمم که باید درو برات باز کنم و تو جارو برقی رو با هزار زور و بلا میکشی بیرون و باهاش مدتها سر گرم میشی .نمی دونم تویه عالم خودت اونو چی تصور میکنی،کشتی،قایق،ماشین،موتور،هواپیما.........
نمیدونم کوچولو تو میدونی و خدایه خودت و من هم نگات میکنم و از این همه سر زندگیت لذت میبرم
اینم وقتی که رفته بودیم کنار دریا عسلم،بهت گفتم پارسا ژست بگیر و تو اینطوری برام فیگور گرفتی عزیزم
اینم از جنگ و جدالت با صندلی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی