بابا رامین
سلام پسرم،سلام کوچولویه من،سلام عزیز دلم
امروز بابا رامین اعتراض کرد و گفت: پس چرا از من هیچی نمینویسی؟چرا نمینویسی که بابات میره کار میکنه و خسته و کوفته میاد خونه.
منم گفتم :آخه بابا رامین ،از پارسا باید بنویسم تا وقتی بزرگ شد اینو بخونه
گفت :نه باید از منم بتویسی.
(البته همه اینا رو به شوخی گفت و با خنده)
خب عزیزم،بابا رامین خیلی کار میکنه،این هفته هم شب کار بوده،هرچند شبا اونجا میخوابیده و وقتی صبح میاد کلی آه و ناله میکنه که اصلا نخوابیده،ولی من میدونم که خوابیده و داره بهمون کلک میزنه.بابا رامینه دیگه ولی دوست داشتنی و مهربونه.
اینم از این،برایه دل بابا رامین جون.خب پسرم ،برم که کلی کار دارم.دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی