پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

مهمون داشتیم

1390/10/20 23:36
نویسنده : مامان یاسی
680 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل مامانی

جیگرم،امروز مهمان داشتیم.خاله فرزانه و شایان اومده بودن اینجا و خیلی هم خوش گذشت.شایان خیلی دوستت داره و تویه دلش قند آب میشه وقتی که تو خودتو براش لوس میکنی و بهش توجه میکنی.هرچند زیاد عادت نداری که به یکی محبت کنی ولی ،خب،شایان به همونش هم رضایت میده.

اینروزا هرچی که میشنوی  و شکسته همه رو تکرار میکنی

مثلا:عشق من =» عِشش

    پاری=»باری

    امیر=»امی

    بیا =»بیاَ(با فتحه میگی)

    نیست=»نیش

   عزیز=»عجیج

   و حیوانات هم که معمولا با صداشون بهم معرفی میکنی.

مثلا از خواب پا میشی و یهو گاوه میاد جلویه چشمات و با چشمایه نیمه باز و ماهایه آشفته

میگی:مااااا ...کو؟

و بع و جیک و قار و میو و هاپ

آره گل پسر.دایره گفتارت یه کَمَکی بیشتر شده0

 

.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان پسر خرداد
19 دی 90 9:38
سلام پارسا جون مهمون داشتی بهت خوش گذشت حسابی بازی کردی .نه ؟ هانی که اینجوری .


پاسخ:آره خاله جون.حسابی خسته شدم.
میترا
20 دی 90 0:55
بگو مامان نگران نباش منم زبون در میارم