پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

شیطنت

1390/11/3 1:54
نویسنده : مامان یاسی
731 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر کوچولویه مامان

امشب مهمان داشتیم و شما در شیطنت چیزی کم نذاشتی عزیزکم.

هیچ چیزی از دست شما در امان نبود و همه جا در یک چشم بهم زدن،بهم ریخت.دهنم وا مونده بود از این همه شیطنت بی سابقه .

البته،شما وروجک بودید ولی نه دیگه اینطور که همه چیز رو پرت و پلا کنی.

و تازه زمانی که همه چیز رو بهم ریختی،رفتی تویه آشپز خونه و سعی میکردی که از ماشین لباسشویی بالا بری،وقتی بهت گفتم :آقا پارسا،کجا دای میری مامان؟

با جدیت تمام گفتی :دَدَ

.....

وقتی مهمونا رفتن،در حال تمیز کردن شاهکار شما بودم که بابا رامین صدام کرد و من از دیدن شما بیشتر متعجب شدم،چون بدون چون و چرا ،رفته بودی تویه تختت و انگار که ساعتها خواب بودی و این واقعا از تو بعید بود.عزیزم امشب خیلی خسته شدی از بس که شیطنت کردی جوجوکوچولویه مامانی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آرینا موفرفری
3 بهمن 90 2:56
عزیز خاله خوابهای شیرین ببینی.


مرسی خاله جونم.
سیمین
3 بهمن 90 12:53
عزیزم کد آهنگ چقدر قشنگه. خیلی دوست دارم من هم این کد را داشته باشم. از قول من قند عسل رو ببوس. موفق باشی


مرسی گلم.نظر لطفتونه دوست عزیزم.کاش آدرس وبلاگتون رو میذاشتید تا بهتون سر بزنیم<

matin
3 بهمن 90 16:42
کردي عزيزمسلام ؛ بچه که بزرگتر میشن دردسراشون هم بزرگتر ه فرصتی شد به وب پارسا جون سر بزنم همیشه با دیدن وب شما به یاد رشت میافتم ... همیشه موفق باشین


پاسخ:مرسي گلم.خوشحالمون کردي
سیمین
4 بهمن 90 4:28
خوشحال میشم سر بزنید. شاد باشید


پاسخ:به رويه چشم عزيزم.