پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

بابابزرگ

1390/11/14 2:25
نویسنده : مامان یاسی
835 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسرم

قربونت برم پسر طلا ،اینروزا خیلی با بابابزرگ و مادر جون مشغول بودیم و با اینکه هوا واقعا سرد و برفی و بارونی بود ،بازم ما بیرون بودیم،البته گهگاهی شما رو پیش بابابزرگ میذاشتیم و منو مادر جون از فرصت استفاده میکردیم و می رفتیم بیرون.(وقتی که هوا واقعا سرد بود)

جوجو کوچولو ،امروز بابابزرگ رفت و شما واقعا غصه خوردی و پشت سرش گریه کردی.فکر کردی که داه میره دد و شما غصه خوردی که چرا نبردتت.

تا حرف بابابزرگ میشد ،میرفتی پهلویه در و میگفتی دد،بابی ...دد

و تا زنگ در یا تلفن میخورد سریع خودتو بهش میرسوندی  و با هیجان میگفتی بابی

یادم رفت که بگم به بابابزرگ میگی بابی،تو جیگر منی پارسا کوچولویه مامانی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
15 بهمن 90 8:10
نازی قربون اینهمه مهربونیت خاله .بوووووووووووووووس.
خدا براتون نگهشون داره و همیشه زیر سایشون باشین.


مرسی عزیزم.میبوسمتون