پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

روزمره

1390/7/13 13:54
نویسنده : مامان یاسی
592 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر کوچولویه مامان

این روزا نتونستم بیام و برات چیزی بنویسم،سرم شلوغ بود و در گیر خرید و مرتب کردن وسایلا بودم.عزیزم پنجشنبه داریم میریم مشهد و من امیدوارم که تو ،تویه راه زیاد اذیت نشی و راحت با این مسافرت طولانی کنار بیای گیگیلی من.

عزیزم یکمی نگرانم.

پسرم اینروزا یاد گرفتی که تویه تخت خودت بخوابی،آخه تا حالا پیش منو بابایی میخوابیدی ولی،یکهو تصمیم گرفتم که جدات کنم،چون همه به من میگفتن که داره دیر میشه و هرچی که دیرتر بشه،جدا کردنت سخت تر میشه.و من هم تصمیم گرفتم که از الان شروع کنم.

خوب بود،زیاد مقاومت نکردی،نمیدونم چه نقشه ایی کشیدی کوچولو و کجا میخوای ،تلافی کنی،خودمم موندم.

البته ناگفته نمونه جوجو،اوایل ،از خواب که پا میشدی،گریه سر میدادی.ولی حالا دیگه ،وقتی از خواب پا میشی(اگه خوب خوابیده باشی)میای بیرون و میخندی ،سرت رو به علامت سلام تکون میدی و برایه خودت دست میزنی.

آخ که من عاشق این شیرین کاریاتم پسرکم.

جوجو جون،هنوز واکسن 18 ماهگیتو نزدیم،دکترت گفت:اشکال نداره که دیرتر بزنید،گداشتیم که از مسافرت اومدیم،بریم و واکسن بزنیم.کاش میشد که همه واکسنا ،عین فلج اطفال،قطره بود.

خدا رو شکر که دیگه میره تا 6 سالگی.(اگه اشتباه نکرده باشم)

انگار همین چند روز پیش بود که داشتیم میرفتیم که واکسن یکسالگیتو بزنیم و من خوشحال بودم که تا 6 ماه دیگه واکسن نداری و حالا ،این 6 ماه هم گذشت کوچولو.

 

اینم از عکسایه جدید گل پسر

 

الووووو...بابا....دد

 

چی بابا...دد نمیبری؟

 

چرا همه جا لوزی لوزی شده؟!!!!!!!!!!!!!!

 

مامان...تلفنو پیداش کردم

 

بذار ببینم این چیه؟

 

عین یه بچه خوب بشینم کارتونمو ببینم.

 

چه سر صدایی میکنه؟یعنیی کیه؟

 

اوووووووووووه

 

........................

 

دالییییییییی

 

مماغم اومد پایین

 

بدار مماغ تو رو هو بگیرم پشمالو

 

این فیگورمون خوبه مامان؟

 

عجب عکس باحالی بشه ها

 

توپ خودمه

 

این جوری راحت میتونم راه ببرمش

 

اینطوری رو هم انتحان کنم!

 

 نه بابا،همینطوری راحتتره.خب دیگه بریم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)