بابا بعدازظهر کاره
سلام عزیز گلی مامانی.
باز هم بعدازظهریه بابا رامین شروع شد و منو تو ،از خود صبح تا ساعت 11 شب ،باید یه جوری وقتمونو بگذرونیم.
عزیزم و چقدر سخته.البته اگه هوا خوب باشه خوبه،چون میریم بیرون،میگردیم و قدم میزنیم،بعضی وقتها هم میریم پارک بازی سر بسته و گاهی وقتها هم،اگه خدا با ما یار باشه میریم یه سر پیش عزیز
امروز هم هوا خوب بود و منو تو بعد از یه گردش دو نفره ،پسر و مادری ،رفتیم خونه عزیز و ساعت ده و نیم هم رفتیم دنبال بابا رامین و وقتی که اومدیم خونه ،تو دیگه حال نداشتی و بر عکس همیشه که باید با زور و بلا میخوابوندمت ،امشب خودت پشمالو رو گرفتی و فلاسک آب رو از کیفت در اوردی و اومدی پیش من و گفتی :ماما ...جی جی
قربون اون نگاه اشک آلودت بشم عشق من
اینروزا بزنم به تخته ،اوضاع غذا خوردنت بهتر شده.خودت بی چک و چونه میشینی و غذا میخوری و دیگه لازم نیست که من ،هواپیما و ماشین و قطار شم و پایه جوجو و لک لک و گاو و هاپو هم بکشم وسط،تازه بعضی وقتا هم باید حرکات موزون میکردیم تا،تو فقط یه قاشق غذا بخوری و سر آخر نفس نفس زنان ،از اینهمه تلاش بیهوده.
وااااااای جوجو جون.
البته تعجب نمیکنم اگه دوباره فردا برگردی به همون روزا و دوباره روز از نو و روزی از نو
عزیزم ،امروز که به وبلاگ نی نی ها نگاه میکردم ،رفتم به وبلاگ نفس جون و اونجا فهمیدم که یه نی نی کوچولو به نام انار،با آب جوش سوخته و اوضاعش خیلی بده.عزیزم خیلی غصه خوردم و کلی هم گریه کردم.من حال مامانش رو درک میکنم و ناراحتم از اینکه میبینم که یه نی نی معصوم و بی پناه ،دچار همچین وضعیتی شده.خدایا به حال مادرش رحم کن و انار کوچولو و معصوم رو به مامانش برگردون.
عزیزان،اگه دارید وبلاگ پارسا رو میخونیید ،برایه انار کوچولو دعا کنید،برایه معصومیت و بی گناهیش دعا کنید و از خدا بخواید که دلش به حال مادرش بسوزه و انار رو بهش ببخشه
به امید روزایه خوب و بدون غم و غصه برایه همه نی نی ها
آدرس سایت نفس جون که در مورد انار کوچولو نوشته اینه