..............
سلام ناز گلم. قربون اون اخمت برم. مامان اومد.زرنگ شدما.تویه یک ماه دوبار وبلاگت رو آپ کردم یادش بخیر یه موقعی هر روز برات مینوشتم،یا لااقل دو سه روز یه بار که حتما مینوشتم.آهههههه بگذریم. امشب شما زود خوابیدی.یعنی ساعت یازده و نیم.خب برایه من زوده دیگه.چون همیشه تا یک...دو بیداری.بابا رامین هم خیلی خسته بود و زود خوابید و چون زبان نخوندیم،منم از فرصت استفاده کردم و دیدم بهترین کار اینه که بیام یکمی برات بنویسم.با اینکه سرم درد میکنه و کلی خسته ام و خوابم هم میاد دلم میخواست که اینقدر زود زود برات مینوشتم که زودتر پستای وبلاگت به دویستا میرسید و برات سی دی بلاگ میگرفتم.آخه دوست داشتم که همه وبلاگت رو داشته باشم.ولی خب نمیش...