پارسا راه میره
سلام کوچولویه نازنین امروز همینطور که دنبال بابا بزرگ میگشتی،در کمال تعجب و ناباوری و بهت و حیرت،دست منو ول کردی و رفتی طرف بابا بزرگ و جلویه پاش نشستی. عزیزم تو راه رفتی،خودت تنهای تنها و بدون کمک هیچکس. ولی خب،بعد از اون دیگه راه نرفتی،میترسیدی که زمین بخوری. اشکال نداره پسرم،کم کم راه هم میفتی. دوستت دارم.
نویسنده :
مامان یاسی
23:14