وروجک
پسرم انگار نه انگار که همش 10 روز دیگه بهاره.هوا دوباره به طرز وحشتناکی سرد شده و دوباره بارون و بارون آخه من عاشقتم که رفتی اون بالا و همونجا گیر کردی جیگر مامان. اولش گفتم که پارسا جون،بیارمت پایین مامانی پارسا:نهههههههههههههه و بعد از یک ربع که تویه حال و هوایه خودت بودی و چشمت یکهو به من افتاد،در حالیکه دست کوچولوتو بالا و پایین میبردی با صدایه بلند فریاد زدی ماااااااااامااااااااان....بیییییییییییییااااااااااا ...